پارساپارسا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره
پوریاپوریا، تا این لحظه: 6 سال و 6 روز سن داره

هديه های آسموني

بهار 1401

1401/1/16 16:03
نویسنده : مامان
473 بازدید
اشتراک گذاری

قبل سال جدید اول من و بعد پارسا و بعد پوریا مریض شدیم.بخاطر همین ترسیدیم کرونا باشه و سال تحویل و روزهای اول عید تنها ماندیم.

سال تحویل ما:

تصویر پوریا در آینه!!نمیومدی عکس بگیری آخه.

دیگه این بهترین عکسیه که ازت داریم

روز 1401/1/1  به مسجد مقدس جمکران رفتیم.حسابی به بچه ها خوش گذشت و کلی هم اسباب بازی برای خودشون سوغاتی خریدن و در راه برگشت توی ماشین بازی کردن و بعدهم بابا غذای موردعلاقتون را خرید ومنزل خوردیم.خیلی عااااااااااااااالی بود

روز دوم عید هم موزه ی ماشین های قدیمی رفتیم

کالسکه ناصرالدین شاه

اینم آتیش سوزوندنتون در ماشین در راه برگشت

منزل آقاجون عیددیدنی رفتیم و خاله بهتون لباس جنگی کادو داد.اینم وضع جوگیر شدنتون بعد از دریافتش!!!:

روز بعد منزل باباجونیتون و مادربزرگهام رفتیم.سال اول عید نبود پدربزرگم بود.عدش هم امامزاده فرحزاد رفتیم و بستنی نذری هم گرفتید خوردید و کلا هم خیلی محیط آرومیه و عالیه و خوش گذشت

میخواستیم روز بعدش پارک پرندگان بریم با خاله و آقاجون اینا.ولی بچم پارسا از صبح متاسفانه اسهال و استفراغ داشت و نرسیده ه پارک برگشتیم و سرم زد و بعد بهترشد به اصرارش پارک پلیس رفتیم.

یک روز هم مهمانی دادیم و عزیز و آقاجون و خاله اینا اومدن و روزهای بعدش که خواستیم عزیز را برسونیم خونشون یک سرهم پارک جنگلی رفتیم و بازی کردید.

امسال توری پنجره را طوری چسبوندیم که بشه برای پرنده ها غذا ریخت.بچه هام با دستهای کوچولوشون شبهابراشون غذا میریزن و طلوع آفتاب پرنده ها میل میکنن.

روز سیزده به در هم رفتیم امامزاده صالح با عزیز و مامان جون.اونجاهم کلی بهتون خوش گذشت و برای خودتون تبرکی خریدید.پارسا میگفت من سهم خودم رو میخوام برای پرنده ها گندم بخرم.خریدم از طرفش و برای خودشم خریدم.پارساهم بامانماز جماعت ظهر و عصر خوند و خیلی مزه داد.یک نذر هم از بارداریم گردنم مونده بود که با کمک پارسا ادا کردیم.

گفتن از 14 فروردین کلاسها حضوریه.این هم رفت و برگشت روز اول مدرسه!!

باشروع ماه رمضان مثل سالهای اخیر پسرم پارساهم روزه کله گنجشکی را شروع کرد.ی شب میخواستم برای سحر بیدارت نکنم صبح نامتو دیدم.دلم نیومد بیدار نشی.آخه روزها خیلی طولانیه.کله گنجشکیش هم واقعا سخته.تازه لحظه ی افطار هم اول نماز میخونی بعد افطار میکنی.

تقویم رومیزی سال جدید شماگلها که برای باباتون درست کردم:

امسال تولد پوریاجونم در ماه رمضان بود.هم یه تولد برات گرفتیم و هم توفیق افطاری دادن داشتیم.عاقبت بخیر دنیا و آخرت باشی گل پسرم

موقع بریدن کیک،کیک رو تکه پاره کردی و داداش پارسات غش کرده بود از خنده.

این هم تدارک داداش پارسات برای هدیه ات

اینجاهم پسرم داره در تهیه ی یکی از غذاهای تولد دادشش یعنی لازانیا،کمک میکنه

چون تولد پوریا با حضور خانواده ی پدری بود، فردای تولد خاله اش اومد و هدیه ی پوریا را داد و با یکتا هم بازی کردی و کادوهای تولدتو نشونش دادی

این هم کلاس زبان پارسا که هنوز مجازی برگزار میشه

سرگرمیهای پوریا موقعی که منوپارسا داریم درس کار میکنیم

تولد امسال پارساجونم را هم در خانه ی آقاجونش گرفتیم.با غذای محبوبش پیتزا

-یه مریضی سخت هم در این فصل داشتیم.مخصوصا پارسا بچم

-وقتی پارسا کارنامه ی خیلی خوب امسالش را دریافت کرد،طبق معمول خانواده ی باباجونیش براش شکلات بارون کردن و بهش جایزه مبلغی دادند و البته به پوریاهم دادند غصه نخوره.و بعدش هردوتون سریع رفتی باهاش خرید

با اتمام این سال تحصیلی، تفریحات را شروع کردیم حسااااااااااااااااااابی

هنوز دوماه از رفتن پدربزرگ عزیزم نگذشته بود که مادر بزرگم در اردیبهشت ماه از دنیا رفت.

چهلم مادربزرگ مهربانم بود.

و برای بار آخر در خونشون جمع شدیم.لوازم رو جمع کردیم.خیلی دردناک بود.شما سه تا بچه ها رو بردم پارک که یه کم از اون حالو هوای غمبار بیاید بیرون.پارکی که بچگیهای خودم بارها با این مادربزرگ و پدربزرگ عزیز رفته بودم.روحتون شاد

یه روز که هردوتون خونه ی آقاجون و باباجونی بودید ،تلویزیون خونمونو عوض کردیم و تلویزیون قبلی رو گذاشتیم در اتاق شماها.وقتی اومدید حسای سورپرایز شدید.

-این هم سفر گلپایگانمون که خیلی خوش گذشت بهتون:

پوریا سرش خورد به لبه ی میز تلویزیون و داره خودشو برای داداشش لوس میکنه

-تولد باباتون که مثلا سورپرایزش کردید.سه تایی رفتیم کیک خریدیم و تزیینات کردیم و...

برادرانه های بهاری:

دارید زیر پنجره هوا میخورید...

پارسا از خودش آهنگ مادرقشنگم ساخته و داره برای مامانش میخونه و میزنه

این هم گل مامان

لباس راحتی پارسارو جاگذاشتم،عرقگیر آقاجونشو پوشیده

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)