زمستان 96
این فصل حسااااااااااااااااااااااااااااااااااااااابی سرمون شلوغ بود.خونمون را برای فروش گذاشتیم و دیگه جمع کردن وسایل باید تمام میشد.خداروشکرخیلی راحت خونمون فروش رفت و خیلی راحت خونه خریدیم.یعنی ساعت5عصر خونه قبلی را فروختیم و قولنامه کردیم و ساعت9شب خونه جدید را پسندیدیمو قرار گذاشتیم.البته خیلی روزهای قبلش مشغول گشتن در اینترنت و سپردن به بنگاهها بودیم ولی حضوری خیلی درگیرنشده بودیم.شکرخداخیلی خوب پیش رفت. یکبار هم قبلش منطقه غرب تهران منزل داییم رفتیم و ما تورو بردیم پارک و بابا و دایی اون مناطق را برای خونه گشتن -برای آخرین بار در محدوده ی خونه قبلیمون مرکز بازی رفتی.میخواستم قبل از مهدکودکت بیشتر بابچه ها ...