پارساپارسا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره
پوریاپوریا، تا این لحظه: 6 سال و 12 روز سن داره

هديه های آسموني

هفته یازدهم-قشنگ حرف میزنی

1392/4/29 0:25
نویسنده : مامان
1,975 بازدید
اشتراک گذاری

هفته یازدهم زندگیت از یکشنبه ٢٣ تا شنبه ٢٩ تیر بود...

 

پسرگلم با حرف ق و آغون خوب نیستی اصلا ولی حسابی حرفهای دیگه میزنی!

 این هفته حسابی دیگه صحبت میکنی..آغون آغون نمیگی ولی همه چی میگی...بیشتر اعو اعو میکنی..حتی تلفنی بااعضای خانواده صحبت میکنی وتعریف میکنی..با منو بابات،لوستر،کتاب،لباس و...حرف میزنی..خیلی حرف زدنتو دوست دارم..گاهی دستهاتم قفل میکنی توی هم قشنگ مشغول صحبت میشی..انگار میخوای یه چیزی به آدم بفهمونی

 

ناخنهاتو باید هفته ای دوبار بگیرم وگرنه خیلی بلندمیشه وخودتو خنج میندازی..واقعا کارسختیه..آخه نمیذاری بگیرمشون..توی خواب هم بیدارمیشی..نمیدونم پس کی بگیرمشون..وقتی بلندمیشن عزامیگیرم..همش فکرم مشغوله کوتاهش کنم ولی نمیشه

 

 

 

 

 

 

یکشنبه ٢٣تیر(هفتادویکمین روز زندگیت):

 

عاشق این هستی که لخت باشی و هوا بخوری!!!! اگه همزمان باهات حرف هم بزنم که دیگه هیچ..کلی کیف میکنی و بازی میکنی!

 آویزقبلی کریرت برات تکراری شده بود ودیگه نگاهش نمیکردی..منم ابتکار زدم جغجغه هاتو با نخ آویزن کردم که ببینی و کیف کنی!

 

 توی خونه هم گه گاه میذاریمت توی کریرت که سرگرم شی...ولی آویزتختت رو ازهمه چیز بیشتر دوست داری..

 

niniweblog.com

دوشنبه 24تیر(هفتادو دومین روز زندگیت):

 

 امروز برای بدشیرخوردنت بردیمت دکتر..آخی نازی پسرممممممممم دکتر گفت رفلاکس داری و همین باعث میشه درد داشته باشی وموقع شیرخوردن اذیت بشی..میگفت رانیتیدین که بهت داده خوبت نمیکنه فقط اسیدمعدت رو کم میکنه که ترش نباشه بسوزی..گفت چاره ای هم نداره..یکی دوماه دیگه شاید هنوز اینجوری باشی..همچنین گفت درازکش بهت شیر ندم و موقع شیردادن یه کم حالت نیمه نشسته داشته باشی

نازی پسرکمممممممممممممممممم چقدر دنیا سخت گیره که تو نینی کوچولو هم باید دردشو بکشی!خیلی دلم برات میسوزه..پس بی تاب میشی برای اینه..

خیلی نینیها رفلاکس دارن وشیر رو برمیگردونن بیرون..تورفلاکس پنهان داری و شیر تاگلوت برمیگرده میره پائین..شبهاگاهی خوابی انگار شیرمیادتودهنت قیافت بهم میریزه و انگار یه چیز بد مزه مزه میکنی...همش زیرتو شیب دار میکنم که راحتتر بخوابی!

 وزنت شده6500...قدت شده61

ماشاالله لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

از روز واکسنت که حدود10 روز میگذره300 گرم اضافه شدی و قدت 1سانت بلند شده..خوشحالم این بد شیرخوردنها اثر بدی روت نذاشته..بادکتر درمورد شیرکمکی صحبت کردیم ولی گفت رشدت خوبه ولازم نداری..شکرخدای مهربوووووووووووووون

 

 

راستی بابت اینکه توی بالشو دشکت که جنسش کاملا نخی نبود عرق میکردی وگرمت میشد رفتم برات ملحفه نخی خریدم وقراره فردا مامانیت برات بدوزه...هورااااااااااااااااااااااااااااااااااا

مبارکت باشه...خرسهای مهربون داره روش...دوخته شد عکسهاشو برات میذارم..

 

 

این ماه بخاطر واکسنت نشد آتلیه بریم..نمیدونم پس فردا بریم یا دوماه یکبار بریم؟؟؟پیشنهاد خودم اینه ازهمین عکسهائی که برات میگیرم بدیم برای ظهور!! تا ببینیم چی میشه!

اینجا بابائیت داره ماساژت میده:

 

 دخترداییم ومادربزرگم ودایی بزرگم امروز اومدن تورو ببینن..عصری هم رفتیم خونه عزیزیت..

 

niniweblog.com

سه شنبه 25 تیر(هفتادوسومین روز زندگیت):

امروز صبح اومدیم خونه مامانیت وشب هم رفتیم خونه عزیزیت..واااااااااااای باز جات عوض شد غوغا کردی!!روز اولی که ازخونمون میایم مهمونی یا ازمهمونی میریم خونه خیلی بی تاب میشی...سریع به محل جدیدعادت میکنی جابجامیشی شاکی میشی!!نمیدونم حس کردم یه کمی هم غریبی میکنی..شاید اشتباه میکنم!!

صبح توی ماشین منو باروسری تو تاریکی دیدی انگار ترسیدی!! چراغو روشن میکنم باهات حرف میزنم بعدمنو میشناسی و میخندی..کلا وقتی حوله رو سرمه یا روسری انگار چهرمو نمیشناسی!!! حس میکنم رنگ روسریم تیره بود خوشت نمیاد میخوام برم یه خوشگلشو بخرم شادشی!!!

 

 

بعد زایمان مشکل شدید لباس دارم..نمیدونم بااینکه وزنم برگشته به دوکیلوبیشتر از وزن زمان ازدواجم ولی چرالباسهام بهم نمیخوره..فکرکنم تناسب اندامم بهم ریخته!! البته هنوز رحمم کامل جمع نشده و یه نیمچه شکمی دارم!!

خلاصه امروز مانتو و شلوار و روسری گرفتم..انقدر هول هولی گرفتم که نگوووووووووووو

اولین مغازه خریدم!!!!شلوار که فقط یه مدل داشت همونو خریدم!!ههههههههههه

منی که انقدر سخت پسند بودم چی شدم!!

البته چندنفر توخونه دور و برت بودن ولی میرم بیرون همش دلم میلرزه و استرس دارم..دلمم برات خیلی تنگ میشه...خیلی تنگگگگگگگگگگگگگ

 عاشق ایتی این مدلی بشینی بغل بابات لگد بزنی تو دلش بابات بگه آآآآآآآآآآآآآآآآخ نزن درد داره!!پای قوی ای داری!!

کیف میکنی:

 

اینجاهم باز داری با بابات بازی میکنی:

 

 

 

niniweblog.com

چهارشنبه 26تیر(هفتادوچهارمین روز زندگیت):

 

و پارسا درحال هواخوری بدون پوشک:

 

و بازم درحال بازی با بابات:

 

 

 

 

 

 

niniweblog.com

پنجشنبه 27 تیر(هفتادوپنجمین روز زندگیت):

 

 

پسرگلم اینجا چسبیده بغل مامانش..جدیدا حس میکنم منو میشناسی قشنگ

 

 

niniweblog.com

جمعه ٢8تیر(هفتادوششمین روز زندگیت):

 

 

 

 

 

 

 امروز بابات حسابی خسته بود..طفلی شبها12 اینطورامیخوابه ساعت3 هم برای سحری بیدارمیشه خیلی کسری خواب داره..منم تو رو توی بغلم گرفتم که بخوابی و سرصدانکنی بلکه قبل افطار بابابخوابه..اینم تصویرت توی بغلم با یه چشم  باز!!!

 

 وقتی توی بغل باشی ساعتها آروم میخوابی و صدات درنمیاد...

 

راستی امروز تلفنی باعزیزی باباجونیت صحبت کردی..حرفهای خوب بزنی ها

 

 niniweblog.com

 شنبه ٢٩تیر(هفتادوهفتمین روز زندگیت):

جدیدا وقتی سیاهی چشم آدمو پیدامیکنی حسابی ذوق میکنه وحرف میزنی...

وقتی ازخواب پامیشی هم حسابی خوش خلقی..منم بهت میگم سلام پسرم صبحت بخیر..خوب خوابیدی ..خوابهای خوب دیدی و..

توهم هی تعریف میکنی و دست وپاتو جمع میکنی و کش میدی خودتو و ورزش میکنی

 

 مثلا اینجا جوگیر شدی از حرفهای من:

گه گاه هم شوک میشی از سروصداهائی که درمیارم..چشمهاتو برای من گرد میکنی!

 

 هنوز سر شیرخوردن باهم حسابی کشتی میگیریم..میخوای از چپی نخوری ولی من نمیذارم..اخه ویتامینهاشو خاصیتهاشون باهم فرق داره باید از دوتاش بخوری پسرمممممممم

 

 

 

 

niniweblog.com

خواندن داستان يا شعر براي كودك حتي در همين سن كم بسيار خوب است. شنيدن صداي شما به وي كمك مي كند تا شنوايي خود را مطابق با آهنگ زباني كه با آن تكلم مي كنيد، پرورش دهد. تغيير دادن شدت صدا، استفاده از لهجه محلي و همچنين آواز خواندن، رابطه شما و كودكتان را بسيار جذابتر و شيرينتر خواهد كرد.
اگر كودك شما هنگامي كه شما براي او چيزي مي خوانيد به اطراف خود نگاه مي كند يا علاقه اي به خواندن شما نشان نمي دهد، چيز ديگري برايش بخوانيد يا او را آزاد بگذاريد تا كمي استراحت كند. از پاسخهايي كه او به حركات شما مي دهد براي تنظيم رفتارهاي خود با او راهنمايي بگيريد.
شما مي توانيد كتابهاي بسيار زيادي پيدا كنيد كه براي كودك مناسب باشند. كتابهاي بزرگي را انتخاب كنيد كه تصاوير روشن و بزرگ و همچنين يك متن ساده و روان داشته باشند، حتي مي توانيد از كتابهايي استفاده كنيد كه بدون متن بوده و تنها تصوير و نقاشي دارند و خودتان داستان را براي او بسازيد. در اين مرحله لازم نيست كه براي انتخاب كتاب، راهنماي گروه سني كودكان را دقيقا رعايت كنيد. كتابهايي كه براي كودكان بزرگتر طراحي شده اند در صورتي كه عكسهاي شفاف با رنگهاي روشن داشته باشند مي توانند توجه كودك شما را نيز جلب كنند.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

ساحل
27 تیر 92 16:23
بزار اول از همه بگم آفرین خیلی مامان فعالی هستی..
عزیزم چقدر پسرت بزرگ شده واقعا مردی شده برای خودشا ..از طرف من ببوسش ..


ههههههههههههه مامان فعال داره میمیره!!!آخرین رمقهامه!!!
لطف داری عزیزم
خاله مهسا
1 مرداد 92 11:38
وااااای من عاشق اون نگاشم.همچین چشاشو گرد می کنه جذبه رو حس می کنم


هاااااااااااااااا جذبه رو دیدی؟؟؟؟مراقب خودت باش!!!