اولین سالروز تولدت مبارک
باورم نمیشه یک سال گذشت..366 روزه که دارم از کارهات و بزرگ شدنت مینویسم..چقدر زود بزرگ شدی. انگار یکروز برام گذشته! با اینکه مدت زیادی نگذشته ولی وقتی عکسهای کوچکتر بودنت را نگاه میکنم دلم برای لحظه لحظش تنگ میشه ........
تولدت مبارک پسرکم
یک ساله شدنت مبارک عزیزکم
آرزوم اینه با عزت زندگی کنی و همیشه سالم و صالح باشی و در دنیا و آخرت عاقبتت بخیر و سربلند باشی.
ای تماشائی ترین مخلوق خاکی در زمین
آسمانی میشوم وقتی نگاهت میکنم....
پسر عزیزم...تولدت مبارک
تقریبا یک هفته میشه که مشغول درست کردن تزئینات تولدت هستم.من که حال وحوصله ی فتوشاپ را نداشتم بخاطر تزئینات مراسمهای تو کم کم دارم فتوشاپ هم یاد میگیرم و خیلی از این موضوع راضی هستم.خداروشکر کارهای تولدت را تماما خودم انجام دادم و تقریبا طرحهائی که توی ذهنم بود را تونستم اجرا کنم. برای تولد یکسالگیت تم رنگین کمان را انتخاب کردم.به نظرم باتوجه به فرصت کمی که دارم اجراش ساده بود و رنگهاشم شاده.
بعضی کارهاتو شبهائی که تب داشتی طراحی کردم!واقعا ذهنم یاری نمیکرد چه مدلی درست کنم و خلاصه ببخشید پسرم اگه خیلی خوب نشده.تازه کارم دیگه!
برگه یادگاری:
ریسه ها(توی ریسه های مثلثی از شماره 0تا 12 از روز تولدت ماه به ماه عکس گذاشتم)
ریسه
happy birthday
عدد تولد:
خوش آمد گوئی و لیبل خودکار:
لیبل نوش جان ساندویچ:
لیبل نوشابه:
ریسه پارسا:
برگه تشکر:
ساعت تولد:
کارت دعوت:
ریسه اسم:
پسرگلم یه کم تزیینات تولدت باتوجه به وقت کمی که داشتم هول هولی شد!! البته وقتم خوب بود ولی خب تب ناگهانیت غافلگیرمون کرد.میدونم از این روزها چیزی یادت نمیمونه...ولی بدون منو بابات تمام تلاشمونو کردیم تولد خوبی برات برگزار کنیم..من انقدر درگیر مریضیت بودم حتی نتونستم برم خانهو برات لباس بیارم وهمه ی زحمتها پای بابای مهربونت بود...
تزیینات تولد:
هدیه هات(البته بازهم هدیه داشتی که انقدر وسط تولد گریه کردی یادم رفت عکس نهائی بندازم!!)
بابات سعی کرده جلده شکلات تولدت هم مدل رنگین کمانی باشه
دیشب که حدود3 نصفه شب خوابیدی..صبح هم 9 بیدار شدی سریع بردمت حمام و تا بیای و خشک بشی و بخوابونمت از حدود 11 خوابیدی تا تقریبا 3بعدازظهر!!تو این یکسال زندگیت فکرکنم اولین باری بود بدون شیرخوردن توی روز انقدر خوابیدی..ماهم تندتند کارهامونو انجام دادیم..
وقتی بیدار شدی چون اولین باری بود این همه بادکنک میدیدی حسابی خوشحال بودی و من هم از فرصت برای عکس انداختن استفاده کردم...دکورمم خراب کردی!!عیب نداره مال خودته پسرکم
راستی بخاطراینکه بادکنک ترکید نترسی کم بادش کردیم
حتی یک ثانیه هم نگذاشتی تاجت روی سرت باشه که عکس بندازیم!به هیچ فن و کلکی نگذاشتی!
اینجا بابات داره سعی میکنه تاج روی سرت بگذاره!
خب ماکوتاه اومدیم وتاج رو گذاشتیم روی سر سه چرخت!!!
اینجاهم داری دعوامیکنی که کلاه رو ازت نگیریم!
پسرم از سیب تولد خودش هم میل کرد!البته حین تولد پوست یک پرتقال را هم بااشتهای زیاد میخوردی! انگار نه انگار مزش بده!کلی با بازی ازت گرفتیم!
بگذریم که حین تولدت همش گریه کردی ومیخواستی بخوابی!!بااینکه ازصبح خواب بودی!
بهانه میگرفتی و شیرمیخواستی وقتی می آوردمت توی اتاق میرفتی با وسایل بازی کنی!حین تولدت یک لیوان شکست و چون جاروبرقی توی اتاق بود همش میخواستی بیای توی اتاق باهاش بازی کنی!!
خلاصه یکسره مامانتو مشغول نگه داشتی و نتونستم به مهمانهات برسم
بعد تولد هم غرق در بادکنک بازی بودی!
این هم کادوهای تولدت...دست همگی درد نکنه
انقدر این سر موزیکال سه چرخت را خوردی تا بالاخره کنده شد!!!
52 هفته از زندگی قشنگت میگذره.چقدر زود میگذره:
همچنان روزهای بعد تولدت هم کادو گرفتی...ممنون از عزیزان
عزیزیت باز هم رفتیم خونشون بهت کادو داد..چیزی که برای حودش خیلی عزیز بود..ولی چون آرزو داره تو حافظ قرآن بشی هدیش کرد به تو
این هم از مکه برات زحمت کشیدن هدیه آوردن
یه کارت هدیه هم شرکت به بابات داده برای تولدت