پارساپارسا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره
پوریاپوریا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

هديه های آسموني

بهار 1403

هرچقدر شما گل پسرها بزرگ میشید یکسری از مشغله ها کم میشه و یکسریه دیگه زیاد... حدود یک ساله نرسیدم وبلاگتون را به روز کنم.وقتی خیلی ازش میگذره از دستم در میره که چی به چی بود.... سال 1403 متاسفانه اصلا برای ما خوب شروع نشد.چند هفته قبل از عید نوروز، عزیزشهین، مادربزرگ مهربونم سکته ی مغزی کردند.توی ایام رمضان هم بود. نه چیزی از اون رمضان فهمیدیم و نه نوروز.همش به بیمارستان رفتن بودیم... چقدر استرس... و نهایتا دوم خرداد1403 روز تدفینشون بود. برای شما دوتا هم تحمل این روزها خیلی سخت بود.خیلی عزیز رو دوست داشتید. روحش شاد.... روز خاکسپاریش پارسا که خودشو هلاک کرد از گریه... اینم سحر یکی از روزهای رمضان ک...
5 مرداد 1403

تابستان 1403

کارنامه ی پارسا طبق معمول خیلی عالی بود.خانمتون میگفت اگه نمره ی بالاتری هم وجود داشت لیاقتشو داشتی.معاون هم کلی از اخلاق و رفتارت تعریف کرد.خلاصه همه کلی برات لاو ترکوندن. راستی یه آزمون نخبگان هم شرکت کردی و از چندمرحله ی آزمون کتبی و مصاحبه و...قبول شدی.ولی خب باید همه ی پنجشنبه جمعه هات را در اختیارشون بودی.برای همین بیخیالش شدیم که امسال بری.ترسیدم خسته بشی از درس و تفکر و... برای تابستونت مجدد برنامه ی مرور سوره های حفظیت را ریختم در جزء30. دو سوره هم مونده که حفظ کنی و جزء 30 تموم بشه که البته نمیخوام تابستون بهت فشار بیارم.سال پیش خیلی خسته شدیم.هرچند هنوز هم در تابستون فقط شماها استراحت میکنید و نمیدونم چرا زمان استراحت م...
5 مرداد 1403

زمستان 1402

این مطلب هم مثل مطلب پاییز متاسفانه نامرتب شد.چون بعد از نوشتن مطلب سال 1403 دیدم فرصت شد دارم اینهارو تکمیل میکنم. - بااینکه اوج درس و مدارس و بیماریهای فراگیر زمستونیه ولی زیارت که نمیشه نرفت: -معلم پوریا میگفت که چون پوریا سرویسی هست،ناراحته که مامانش مدرسه نمیاد.یه روز اومدم و سر کلاستون هم نشستم و شاد شدی این هم جشن روز مادر که سرود مادرمن هم خوندی قربونت بشم -مهمانی با دوست پارسا: -بازی بچه ها بعد از زنگ ورزش در پارکینگ:   -به آرزوتون رسید و کلاه سربازی ...
5 مرداد 1403

پاییز 1402

این دو فصل آخر از سال 1402 را جا انداخته بودم..اول سال 1403 را نوشتم.حالا که فرصت شد اومدم سراغ این دو فصل. معلم پیش دبستانی پوریا خانم امینی عزیز و معلم کلاس پنجم پارسا خانم حاتمی عزیز بودند.پوریا از 15 مهر مدرسه اش شروع شد.شرکت بابا براتون بسته های لوازم تحریر داد، موهاتونو کوتاه کردید و آماده ی مدرسه شدید. پوریا اولین خرید مدرسه اش را انجام داد و منو بابا هم براش هدایایی خریدیم و بابا اولین روز مدرسه پوریا شام پیتزا گرفت و شیرینی خرید تا روز به یاد موندنی ای برای پوریا باشه. اولین رنگ آمیزی مدرسه پو...
5 مرداد 1403
1