پارساپارسا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره
پوریاپوریا، تا این لحظه: 6 سال و 6 روز سن داره

هديه های آسموني

هفته22-ورود به ماه 6

بارداری پارسا: هفته 22 بارداري من از سه شنبه12 تا دوشنبه18 دي بود چهارمین روز هفته22 میشه زمان ورود به ماه6..هورااااااااااااااااااااااااااااا وارد ماه6شدم پارسا بیا شادی کنیم!!!!!!!!!!!!!!   مامان و بابا و نینی همه شاد یه گل تقدیم به بابا که خسته نباشه یه گل تقدیم به پسرگلی که انقدر بچه ی خوبیه یه گلم تقدیم به مامان که خوشحال بشه!   از يكي دو روز آخرهفته پيش خيلي دردهاي پراكنده ي تيركشنده داشتم...گفتم خب لگن داره باز ميشه طبيعيه ولي بعد ديدم نه خيلي شديد شده و نميتونم درست حسابي راه برم... خلاصه اورژانسي رفتيم دكتر...گفت به نظر عفونت داري و دارو داد...يه آزمايش ادرار هم گفت بعدش بدم... صداي قلبت...
18 دی 1391

هفته 21

بارداری پارسا: هفته 21 بارداري من از سه شنبه5 تا دوشنبه11 دی بود.. اين هفته با بابات رفتيم همايش بارداري و شيردهي مخصوص پدران ومادران كه بيمارستان آتيه برگزار ميشد... تقريبا بقيه خريدهاي سيسمونيتم انجام داديم هورااااااااااااا خيلي نازن همشون     اين هفته يه جورائي خيلي زود گذشت...يعني نفهميدم كي تو هفته 21 بودم!!!  روز پنجشنبه رو مرخصي گرفتم و با مامان وخاله رفتيم برات خريد...خلاصه بقيه خورده ريزهاتو خريديم.بسلامتي تقريبا سيسمونيت كامله...پرده  و گهواره مونده و نايلون بگيريم براي داخل كمدها و كشوها واااااا...
11 دی 1391

هفته 20

بارداری پارسا: هفته 20 بارداري من از سه شنبه 28 آذر تا دوشنبه 4 دي بود خيلي هفته ي شاد و خوبي بود به به پنجشنبه كه مصادف شده بود با شب يلدا....فكركنم آقا پارساي ما كيف كرد كلي از كسانيكه دوستش داشتن رو ديد و همه هي تحويلش ميگرفتن!            ديگه اينكه رفتم سونوگرافي و پسر كوچولوي عزيزمو ديدم...خيلي دلم براش تنگ شده بود...گاهي ميگم كاش شكم آدم پوستش نازك بود هي نيني رو ميديدم قربون صدقش ميرفتم!! واقعا آدم دلش براي نينيش تنگ ميشه خب...   شكر خدا پارساي ما سالم سالم بود ... خداي مهربونم شكرتتتتتتتتتتتتت      شب يلداي امسال مصادف شده بود با رو...
4 دی 1391

هفته 19

بارداری پارسا:   هفته 19 بارداري من از سه شنبه 28آذر تا دوشنبه 4 دي بود اين هفته ميزان زيادي به لگدمالي مامانت پرداختي!!!! دكور اوليه اتاقت يعني وسايل بزرگش رو هم سر جاشون گذاشتيم... هورا مباركت باشه پسرگلمممممممممممممممممممممممممممممممم به شادي استفاده كني    پسمل گلمممممممممم چقدر بزرگ شدي بسلامتي وارد هفته19 شدي...خداروشكر هفته 18 كه يه كم بزرگ شدن رحم رخ ميده وبعضي خانومها مشكل دارن به سلامتي و بي خطر پشت سر گذاشتيم البته آخرين روزش يه كم ضدحال بود ولي خب خوب بود در كل درادامه ي هفته ي 18 اوايل هفته19 مخصوصا روز اولش خيلي براي ماماني روز سختي بود آخه انگار مجراي مري ام از بازگ...
4 دی 1391

هفته 18-ورود به ماه5

بارداری پارسا: هفته18 من از سه شنبه14 تا دوشنبه 20 آذر بود اولین روز هفته18 متعلق به ماه 4 هست و از روز بعدش یعنی روز چهارشنبه من وارد ماه 5 شدم پسرم تو داری بزرگ میشی ماهگردت مبارک 4 ماهت تموم شد بسلامتی بیا شمعهارو فوت کن تا صد سال زنده باشی  بعد از طی موانع زیاد بالاخره وارد ماه5 شدم     پرش از موانع:   (دقت كن بعد از رسيدن به ته خط باز برميگردم سرخط كه از موانع بگذرم!!!!!!!! همشون خودم هستما...شكل خيلي گوياست...نشون ميده اين پرش از موانع بي وقفه است!!!!!!!!!!!!)     پسرخوبم میدونی اسکول چیه؟؟؟؟ اسکول یه پرندست که میگن برای خودش غذا قایم میکنه بع...
20 آذر 1391

هفته17

بارداری پارسا:   هفته 17 بارداری من از سه شنبه7 تا دوشنبه 13 آذر بود   پارسا بخنده پارس ا ب چ رخه پارسا برقصه نا نای نای پسرم خوشگلم نازنازی.... هههههه  این شعریه که وقتی داری وول میزنی بصورتی من درآوردی سرهم میکنم و برات میسازم...  البته اول اين شعر بصورت نيني بچرخه نيني برقصه بود كه پس از اعلام هويت قطعيت تغيير كرد!!!   تازه یه روز تو نمازخونه داشتم نمازمیخوندم با یه جائیت که خیلی کوچولو بود دوتا ضربه ضعیف ناز زدی به شکم مامان...چقدر کوچمولو بودش آخههههههههههههههههه محکم بزن بهت بگم پارسای کونگفو کار!!!!! فعلا تا توی دل مامانی عیب نداره!! ورجه وورجه کنی...
13 آذر 1391

هفته 16

 بارداری پارسا: هفته16 بارداري من از سه شنبه30 آبان تا دوشنبه 6 آذر بود روزهاي 4و5 آذر مصادف با اولين تاسوعا و عاشوراي زندگي آقا پارسا بود   پيشي ملوسممممممممممم اولین محرم عمرته...با دل پاک سعادت خودتو از آقا اما حسین(ع)بخواه.. همیشه دعا میکنم در دنیا یارو یاور آقا امام زمان(عج)باشی  و در آخرت هم نشین آقا امام حسین(ع)   دهه اول محرم امسال مثل سالهاي گذشته صبحها مراسم زيارت عاشورا برگزا ميشد و من و پسري و باباش هم شركت ميكرديم يه روزشم بابات برات آبميوه دعاخونده داد و گفت من بخورم...فكركنم حسابي كيف كرديها شيطون... روز تاسوعا خونه مادربزرگم بودم آخه خالت نذر شله زرد داشت...منمو باباهم...
6 آذر 1391

هفته 15

بارداری پارسا: هفته 15 بارداري من از سه شنبه 23 تا دوشنبه 29 آبان بود... آخرين روزش غربالگري سه ماه دوم داشتم استرس که اصلا هیچ نداشتم!!!!! هههههههههههه     عشق مامان و بابا :   تو پسری قندعسلی   خلاصهههههههههه چون آزمایش قند هم داشتم و قند دوساعته از8شب دیگه ناشتا بودم...صبحم طبق معمول معده درد غلبه کرده بود و اسیدمعده زیادی!!!! اول صبح با بابات راه افتادیم به سمت آزمایشگاه نیلو... شب قبلشم خونه عزیزیت بودیم...چون آزمایشگاه و محل سونو توی طرح بود بابات اول صبح از کیوسک روزنامه فروشی یه برگه طرح ترافیک روزانه خرید و مجاز شدیم هرچی دلمون میخواد تو اون محدوده ...
29 آبان 1391

هفته14-بازگشت اژدها!!!

بارداری اول: هفته 14 بارداري من از سه شنبه 16  تا دوشنبه 22 آبان بود.در كمال تعجب اين هفته اژدهاي ويار من برگشت و خيلي شديدتر... مجبور شدم روزي يكي قرص معده بخورم...از درد داشتم ميمردم..از طرفي من همش منتظربودم 3 ماه تموم شه بهتر بشم ولي بشدت اين هفته به بوها حساس شدم..بشدت بد غذا شدم...همش سيرم ، تهوع شديد، معده درد شديد به قول بابات به اسم غذاها هم ويار دارم!!!ههههههههههه اسم هر غذائي مياد حس ميكنم جريان غذام از توي معده به سمت دهنم حركت ميكنه!!! بارداری دوم: هفته 14 بارداریم از دوشنبه 24 تا یکشنبه30مهر بود. شکرخدا مطالب بارداری قبلیم رامیخونم یه کم امیدوارمیشم.آخه الان از تنها غذائیکه واقعا بدم میاد جوجه ...
22 آبان 1391